بدون عنوان
بدون عنوان
دارم میمیرم باید زنگ بزنم بیمارستان برای جنینا. میترسم. میترسم از شنیدن چیزی که دوست ندارم بشنوم. دو ساعت دیگه باید زنگ بزنم. ای خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا کمکم کن
نویسنده :
آدی
12:44
بدون عنوان
بدون عنوان
بدون عنوان
بدون عنوان
خدایا میدونم نباید ای کاش و اگه بیارم تو کار تو ولی این دل صاحب مرده من این چیزا سرش نمیشه ای خدا اگه همون اول که من ازت طلب بچه میکردم به من یه بچه داده بودی الان 4 سالگیش رو هم جشن گرفته بودم میدونم حکمتی توش بوده میدونم میخوای به من یه بچه سالم بدی برای همین داری انقدر من رو امتحان میکنی. ولی احساس من نمیفهمه این چیزا رو . خدا به بزرگی خودت قسم میخورم دیگه نمیتونم. خدا داری میبینی میبینی این غم رو ؟ شنیدی صدای شکستن قلبم رو تو اون دم غروب که فهمیدم که خواهرم حاملست و به من نگفته؟ یعنی به صلاح همه ی اونا هست فقط صلاح من نیست؟ خوب چرا این صلاح رو برام مشخص ن...
نویسنده :
آدی
0:06
بدون عنوان
کوچ عاشقانه
ای تو جاری تو رگهام صدای پای نفسهام ای که بوی تو رو داره لحظه های خواب و رویام فرصت بودن با تو اگه حتی یه نفس بود برای باور بودن همه چیز و همه کس بود کاش میشد با تو بهار اروزهام پا بگیره کاش میشد با تو دوباره زندگی معنا بگیره کوچ عاشقانه تو لحظه ی شکستن من خلوت شبانه من تا همیشه روشن از تو از غم نبودن تو گریه کردم تو ندیدی هق هق تلخ صدام رو تو نبودی نشنیدی ای تو جاری تو رگهام صدای پای نفسهام ای که بوی تو رو داره لحظه ه...
نویسنده :
آدی
22:13
حاله من بی تو
این حاله منه بی توست بغضه غزلی بی لب افتاده ترین خورشید زیر سم اسب شب این حاله من بی توست دلداده تر از فرهاد شوریده تر مجنون حسرت به دلی در باد پیدا شو که میترسم از بستر بی قصه پیدا شو نفس برده میترسه ازت غصه بی وقفه ترین عاشق موندم که تو پیدا شی بی تو همه چی تلخه باید که تو هم باشی ...
نویسنده :
آدی
18:10