کیاوشکیاوش، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 9 روز سن داره
روشنکروشنک، تا این لحظه: 6 سال و 10 ماه و 27 روز سن داره

روزهای شیرین با تو بودن

رسم زمونه

1390/12/16 0:43
نویسنده : آدی
244 بازدید
اشتراک گذاری

عجب رسمیه رسم زمونه

قصه برگ و باد خزونه

میرن ادما از اونا فقط

خاطره هاشون به جا میمونه

پریشب خاله ی مهربونم برای همیشه از بین ما رفت.....

خاله خیلی دوستت داشتم. خیلییییییییی. یادته چقدر میاومدم خونه ات؟ خونه دومم بود. هر روز از سر کار میاومدم و میموندم. یادته رفتی برام تخت خریدی که رو زمین نخوابم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟خاله چرا رفتی؟ اخه مریضیت که کشنده نبود. چقدر این 2 ماه اخر ترسیدی از مرگ. ترسیدی و لرزیدی. جمعه اومدم دیدمت. اون گونه های نازت رو بوس کردم. اون موهای نرمت رو ناز کردم. نمیدونستم که فرداش میری وگرنه میموندم پیشت.خاله امشب راحت خوابیدی؟خاله ماه بودی ولی تو این 2 ماه پاک پاک شدی و رفتی.دو روز قبلش خواب دیدی رفتی مکه.زیارتت قبول عزیز دلم.خاله همیشه به یادتم.چه خوشگل شده بودی امروز. مثل همیشه ناز بودی . چی بگم خاله. چطوری 3 تا خواهرت رو تنها گذاشتی؟ چطور دلت اومد مادرت رو بذاری و بری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟از دیروز عزیز خورد شد. مگه نمیدونستی قبلا داغ فرزند دیده بود. چرا دو تاش کردی؟؟؟؟؟؟تو که خیلی هوای عزیز رو داشتی؟خاللللللههههههههههههههههههههههه دارم دق میکنم. دیگه نمیتونم.................

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (7)

نسترن
16 اسفند 90 13:00
الهی بگردم ادی جونم خدارحمتش کنه وقرین لطفش قرار بده
بهت تسلیت میگم


ممنون عزیزم.
سنجاقک
18 اسفند 90 21:12
عزیز دلم تسلیت میگم امیدوارم همیشه از این به بعد غم و غصه سراغت رو نگیره فدات بشم از نی نی سایت پیدات کردم بازم متاسفم گلم


مرسی عزیزم
بابای ملیسا
18 اسفند 90 21:12
با سلام . ضمن تبریک به خاطر وبلاگ قشنگتون ، وبلاگ ملیسا خانم به روز شد . لطف کنید و با تشریف فرمائی خودتون ، ملیسا ، دختر عزیز من رو خوشحال کنید و با گذاشتن یه یادگاری ، روزهای قشنگش رو قشنگتر و پر خاطره تر کنید . ممنونم از حضور شما

خیلی با حالی به خدا.اول ببین موضوع چیه بعد نظر بده
ثنا
21 اسفند 90 11:27
سلام ادی جون خیلی ناراحت شدم. از صمیم قلب بهت تسلیت میگم. انشالله خدا بهتون صبر بده.

مرسی عزیزم
سمانه
22 اسفند 90 17:07
ادی عزیزم بهت تسلیت می گم .امیدوارم که غم آخرت باشه .منم عزیزی رو از دست دادم و می دونم تو این روزها هیچ چیزی نمی تونه آدمو آروم کنه.ولی مطمئن باش جای خاله عزیزت خیلی بهتر از ماست. ایشالا دیگه داغ عزیزی رو نبینی.


مرسی عزیزم. ان شالله همیشه شاد باشی
مامان رضا جونی
24 اسفند 90 17:11
فکر نمی کردم به اینجا برسم
با چه شوری دنبال می کردم

غمت بزرگتر از اونه که تسلیت من باری از دوشت برداره........


مرسی عزیزم از همدردیت
مامان رضا جونی
24 اسفند 90 17:15
عزیزم یک تکه از قلبم رو برات می فرستم تا جای این زخم بگذاری امیدوارم بدردت بخوره